از باغ مي برند چراغاني ات کنند
تا کاج جشن هاي زمستاني ات کنند
پوشانده اند ØµØ¨Ø ØªÙˆ را rdquo; ابرهاي تارldquo;
تنها به اين بهانه که باراني ات کنند
يوس٠به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار مي برند که زنداني ات کنند
اي گل گمان مکن به شب جشن مي روي
شايد به خاک مرده اي ارزاني ات کنند
ÙŠÚ© نقطه بيش Ùرق رØيم Ùˆ رجيم نيست
از نقطه اي بترس که شيطاني ات کنند
آب طلب نکرده هميشه مراد نيست
گاهي بهانه ايست که قرباني ات کنند
Ùاضل_نظری ساحل ادب...
ادامه مطلبما را در سایت ساحل ادب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9samiapoorc بازدید : 5 تاريخ : سه شنبه 4 بهمن 1401 ساعت: 17:24